حقیقت نارنگی !

حقیقت نارنگی !

زندگی در جزئیات آفرینش
حقیقت نارنگی !

حقیقت نارنگی !

زندگی در جزئیات آفرینش

تموم شد :(

عید مبارک...

تموم شد...یک ماه رمضون دیگه هم تموم شد...گذشت...

خوابم نمی بره...

دلم برای سحر تنگ میشه...

برای افطارهای هشت نفری...!

نمی دونم چرا داره اینقدر زود می گذره؟چرا زمان عجله داره؟حیف این لحظه ها نیست؟

ماه رمضونی که با سحر شروع شد

ماه رمضونی که شب قدرش  تو حرم بودم

ماه رمضونی که خیلی چیز ها بهم یادآوری شد

ماه رمضونی که توی تابستون بود ولی من مدرسه

ماه رمضونی که تا سحرش بیدار بودم

ماه رمضونی که شب قدرش با یک تصادف قدر زندگیمو دونستم

ماه رمضونی که بعد سحر حس خاصی داشت...

ماه رمضونی که هدیه های جدید داشت

ماه رمضونی که با دوستم خندیدیم

ماه رمضونی که خاطراتم مرور شد

ماه رمضونی که با افطار امروز تموم شد...

نمی خواستم روزمو باز کنم ولی ...


امشب همش منتظر بودم بابا واسه سحر صدام کنن ولی ...

منتظر صدای دعای سحر...

تموم شد 1 ماه به همین زودی :(


تموم شد ولی عید مبارک...

امیدوارم سال دیگه باشم...

نظرات 2 + ارسال نظر
یه دوست:) یکشنبه 29 شهریور 1388 ساعت 06:57 ق.ظ

عیدتون مبارک:)

[ بدون نام ] یکشنبه 29 شهریور 1388 ساعت 07:13 ق.ظ

امروز خوب بود...
تموم شد...
خوب بود و تممو شد...
حسرت نخور دوستم...
خوب وبد رفت... :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد