بسم الله الرّحمن الرّحیم
خـــــوشبخـــت تـــــرین آدم هــــا ؛
اونــــایـــی هستــــن کــــه ،
ایـــن جمـــله رو میشنـــوند :
عیــــــب نــــداره ....
با هـــــم درستـــــش میکنیــــم ...
بسم الله الرّحمن الرّحیم
برادری به تعداد نیست.به وفاست...
حضرت یوسف 12برادر داشتند.
امام حسین(ع) یک ابوالفضل .....
لب خند
پ.ن : دیگر غمی نیست.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بی حکمت نیست
سیاهی روزگار
که تو نورش باشی .
که تو ماهش باشی .
بسم الله الرحمن الرحیم
یک حقیقت دیگه ی زندگی رو
درک کردم
مرگ یک حقیقت واسه ماندگان تلخ
واسه ی رفتگان بعضی شیرین
بعضی تلخ
امروز تو راه بهشت رضا(ع)
نگاه می کردم به ماشین ها
خصوصا به مشکی پوش ها
و به اون هایی که پشت ماشینشون عکس زدن
روزانه خیلی ها این تلخی ها رو می چشند
نه فقط من , نه فقط تو
این حقیقت اون قدر سخت ه که تمومی نداره
دردش همیشه خواهد بود
اما
من و شاید تو تحمل می کنیم این درد و ..
چون خدا برامون خواسته
که هرچی اون بخواد بهترینه
امسال و قرار بود دوست داشته باشم
واسم تلخ شد
اما آنچنان دارم قوی می شم
که شاید قرار بود 4 یا 3 سال دیگه به این قوی شدن برسم.
قوی و قوی تر ...
الحمدالله
فکر می کردم اون دنیا جدایی در کمینه
اما
امروزتو قرآن دیدیم که خدا گفت : در بهشت دوستان و یاران رو به روی هم نشستند ..
امشب وقتی بیرون بودیم تنهایی الهه رو تا اعماق وجود حس کردم.
فهمیدم که امشب دلش تنهاست...
چه همه شب هاست که هم صحبتی جز خدا نداریم.
دریابیم یک دیگر را ... فرصت کم ه..
این حقیقت زندگی خیلی مهمه خیلللللیییییییییییییی
واسه همین طولانی شد.
اینقدر از خودم گذر می کنم
تا به خدا ثابت کنم
من , من نیستم ...
تا حالا له شدم واسه اندکی که بعد لهم کردند.
و له شدم برای شاید تو توسط دیگری
اما
دوست میدارم این له شدن جانسوز را ...
نه فقط من , خیلی ها این طورند , شاید تو هم
مرگ , مرگ , مرگ
با رفتنت چیزی از من نموند ... اما این یک رازه
حتی تویی که این رو خوندی هم نخواهی فهمید!
نمی دونم از واقع بینی زیاد ِ که نمی تونم مرگ و بفهمم
یا از رویاپردازی زیاد
مهم اینه دوباره روزی تو را خواهم دید
من به دنیای دیگر
ایمان دارم.
.
.
(اما امان از دل ...)
پ.ن : اعوذ بالله من الشیطان رجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچی!!!
همین
بسم
الله
الرحمن (زیاد ها ..)
الرحیم (زیاد تر ...)
چه کسی برای ما کافی است جز خدا ...
پ.ن :
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست ...
پ.ن:
عاشق اون روزهام...
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب از آسمان دیده ی تو
روی شعرم ستاره می بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه هایم جرقه می کارد
شعر دیوانه ی تب آلودم
شرمگین از شیار خواهشها
پیکرش را دو باره می سوزد
عطش جاودان آتش ها
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا هراسیدن
شب پر از قطره های الماس است
آنچه از شب به جای می ماند
عطر شکر آور گل یاس است
آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه من
آه بگذار زین دریچه باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم
بگریزم ز مرز دنیاها
دانی از زندگی چه می خواهم
من تو باشم .. تو .. پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو .. بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفان
کاش یارای گفتنم باشد
بس که لبریزم از تو می خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه به تو آویزم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست...
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا
ای خدای مهربان..
دعا میکنم که در این آخرین روزهای سال
دل ها را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو دهی
که هر کجا تردیدی هست " ایمان "
هر کجا زخمی هست " مرهم "
هر کجا نومیدی هست " امید "
و هر کجا نفرتی هست " عشق " جای آن را فرا گیرد ...
و تشکر خدا ...
ان شا الله سال خوبی داشته باشید...
بسم الله الرحمن الرحیم
پادشاه در زمستانی سخت به طلخک گفت :
که با این جامه ی یکلا در این سرما چه می کنی که من با این همه جامه می لرزم.
گفت : تو نیز مانند من کن تا نلرزی,
پادشاه گفت : مگر تو چه کرده ای؟
گفت : هر چه جامه داشتم همه را تن کرده ام.
بسم الله الرحمن الرحیم
فکر کنم خسته شدید بس گفتم زندگی زیباست
زندگی زیباست!
کمی هم می گویم :
زندگی قشنگه!
پر از عطر گل های رنگ و رنگه..
بیا فردا رو بسازیم این که فرصت کمی نیست ..
بسم الله الرحمن الرحیم
با خواب هایم قهر کرده ای؟
آخرین بار که دیدمت
چمدان خاطرَات را
با لبخندی تلخ
بستی و رفتی.
سهمم را از تو نخواستم،
اما
یادت باشد،
امید های مرا
بدون آنکه از من بپرسی،
با خود بردی...
پ.ن : آخی..بل ه بل ه..عجب
بسم الله الرحمن الرحیم
از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!
ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
از جور زمانه ما شکایت داریم
اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم...
ما قیمت روز ارز را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است
هر روز دعای عهد را می خوانیم
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
ار آنچه که ما دوست نداریم نگو!
بسم الله الرحمن الرحیم
الله
حکیم
دانا
بخشنده
مهربان
پوشاننده ی گناهان
پذیرنده ی توبه
عادل
نامه ی نا نوشته خوانده
قدیر و توانا
آرامش دهنده ی دل ها
.
.
.
خدایا فاصلت تا من خودت گفتی که کوتاهه
از این جا که من ایستادم
چقدر تا آسمون راهه؟...
ای خدا
عاشقتم ...
در تمام لحظه لحظه ی زندگیم تویی..
پ.ن : حاضرم همه چی را برای تو بدهم , همه چیز... تنهایی که چیزی نیست,
امتحانم کن که چون عاشق شدم! ( عجب چیزی گفتم )
حیف اون کوتاه و در عین حال بلند مدتی که گمت کردم غافل از این که خدا با این بزرگی گم نمی شه , چه کردم با خودم؟
خدایا شکرت... تا دنیا دنیاست تجربه باید کرد.