حقیقت نارنگی !

حقیقت نارنگی !

زندگی در جزئیات آفرینش
حقیقت نارنگی !

حقیقت نارنگی !

زندگی در جزئیات آفرینش

ای دریغا!...

ای دریغا!...

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

از همان روزی که فرزندان آدم

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد؛

گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که یوسف را

          برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون

                   دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود

     بعد....

دنیا هی پر از آدم شد و ...

  این آسیاب گشت و گشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

                  ای دریغا! آدمیت برنگشت...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد